دیکشنری
داستان آبیدیک
shot silk
ʃɑt sɪlk
فارسی
1
عمومی
::
ابریشمی كهچوناز چند سو بداننگاهكنندچند رنگ نش
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SHORTNESS
SHORTS
SHORTSAGE
SHORTSTOP
SHORTWAVE
SHOT
SHOT AT
SHOT CONTINUITY
SHOT FULL OF HOLES
SHOT IN THE ARM
SHOT IN THE DARK
SHOT NOISE
SHOT NOISE DECOMPOSITION
SHOT PUT
SHOT PUTTER
SHOT SILK
SHOT SIZE
SHOT THROUGH WITH
SHOT TO HELL
SHOT UP
SHOT WEIGHT CONSISTENCY
SHOT WEIGHT CONSTANCY
SHOTCRETE
SHOTGUN
SHOTGUN WEDDING
SHOTTEN
SHOULD
SHOULD HAVE STOOD IN BED
SHOULDER
SHOULDER LAUNCHED MISSILE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید